Recipe

دنیای شگفت‌انگیز عطر ۱

دهه اول و دوم زندگی من بدون هیچ عطری سپری شد. آسم کودکی باعث شده بود از هر چیز معطری دور باشم. در کودکی تنها اودکلنی که در خانه ما بود، اودکلنی به‌جامانده از دوران عروسی پدر و مادرم بود. رایحه‌اش مثل صبحی مه‌آلود در کنج دنجی از ذهنم باقی‌مانده است. کسی از اعضای خانواده اسم آن را نمی‌داند. بعدها البته اکثریت عطرهای دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی رایج را تست کردم؛ اما آن رایحه مرموز نوستالژیک برایم تداعی نشد.

دهه سوم از زندگی‌ام شروع آشنایی من با دنیای عطر بود. آن‌هم به طرز وسواسی و محتاط تنها سمت عطرهایی می‌رفتم که بوی ملایمی دارند. در ذهنیت خانواده‌ای که چند دهه ناخواسته از عطر فاصله گرفته بودند، عطر، مساوی بود با بوی تند عطرهای سردرد آور بعضی مهمان‌ها و به‌علاوه مقداری عطر حرم که تحفه زیارت فامیل دست چندم و آشنایان بود. ماجراجویی بویایی معنایی نداشت و دیگر پوشیدن عطر بر ظاهری آراسته تجملی محسوب می‌شد که ضرورتش را مدت‌ها پیش ازدست‌داده بود.

تازه در دهه چهارم زندگی‌ام جسارت کردم تا خودم را در میان رایحه‌ها شناور کنم و بعد سعی کنم میان این نت‌های سرگردان در هاله اشخاص، پلی بزنم به احساس‌های تودرتوی آن‌ها… اعجاب عطر در بازخورد چندگانه آن بود. عطری می‌توانست مثل پر قو، سطح صیقلی احساس کسی را نوازش کند و عین حال همان عطر می‌توانست روح دیگری را چون سنگ خارا مخدوش کند. جادویی که سریع‌تر از سرچ گوگل می‌توانست هر خاطره‌ای را از پستوی هزارتوی ذهن بیرون بکشد و درعین‌حال می‌توانست مثل ورقی لحظه‌لحظه یک دیدار را در خود ثبت کند.

اکثریت نمی‌دانند چرا عطر خاصی را دوست دارند. آن‌ها از بازی برد و باخت ضمیرناخودآگاه‌شان در مصاف با حواس پنج‌گانه بی‌خبرند. درعین‌حال بسیاری از ایرانی‌ها (خارجی‌ها را نمی‌دانم) دو ویژگی برای‌شان مهم است. ماندگاری و پخش بو… حتی این دو دلیل را بر اصالت عطر یا اودکلن می‌دانند. دوست دارند وقتی جایی می‌روند فضا آکنده از عطر آن‌ها شود و حتی بعد از رفتن هم همچنان رد عطرشان احساس شود. به نظر ایده اغواکننده‌ای می‌رسد؛ قرائن تاریخی‌اش می‌رسد به روایتی از پیامبر اسلام که شایع بود مردم از رد عطرش متوجه عبور او می‌شدند؛ اما در واقع این کار تجاوزی به حریم بویایی دیگران است. اصالت عطر الزاماً با پخش بو و ماندگاری رابطه مستقیمی ندارد و البته باعث می‌شود که خودتان و مخاطب را از بازی نت‌های سرگردان عطر در فضای اطراف و شاخک‌های شامه محروم کنید.

من از عطرهایی که ماندگاری بیشتر از چند ساعت دارند پرهیز می‌کنم. به‌خصوص اینکه هر عطر را مخصوص مکان و زمان خاص خودش می‌دانم و دوست ندارم در فضایی غیر از آن از من استشمام شود. عطری که پخش بوی کمتری داشته باشد باعث می‌شود مخاطب به شما نزدیک‌تر شود و حس کنجکاوی بویایی‌اش تحریک شود. آن‌وقت همان حالی است که گفتم؛ یعنی نت‌های عطر در شامه مخاطب، شاخک‌های ذهنش را به بازی می‌گیرد. دوست دارد بداند هر نت را قبلاً کجا به جانش نشسته است. کجا می‌تواند دوباره همان را طلب کند.

ادامه دارد…