۲۰۳۴۴۷۱۴

روایت ترور شاه شهید

در اردیبهشت سال ۱۲۷۵ ه‍ ش قرار بود که جشن «قران» به مناسبت پنجاه‌سالگی سلطنت ناصرالدین‌شاه برگزار شود. تمام دربار قاجار در پی تدارک جشن باشکوهی بودند که می‌بایست هفت شب آتش‌بازی و چهار شبانه‌روز بزم در دل داشته باشد. جمعه، چند روز مانده به جشن، ناصرالدین‌شاه عزم زیارت شاه عبدالعظیم می‌کند. پیش از ظهر به صحن می‌رسند. حاکم و خدام قصد دارند تا صحن را قرق کنند؛ اما ناصرالدین‌شاه مخالف می‌کند و می‌گوید که قصد دارد همانند سایر مردم به زیارت برود. شاه وارد بقعه می‌شود. زیارت می‌کند. در قسمت پایین مقبره، قالیچه و سجاده‌ای طلب می‌کند. حاضر برای ادای نماز است که از قسمت زنانه، زنی قصد دادن عریضه به شاه را دارد. دست که دراز می‌کند صدای گلوله  از زیر عریضه در فضای حرم می‌پیچد. آن‌که در پوشش زنانه گلوله را شلیک کرده، کسی نیست جز میرزا رضای کرمانی، اینکه چه‌ها پیش‌آمده بود که میرزا رضا مرتکب چنین عملی می‌شود بماند. اینکه اختلاف میرزا و نایب‌السلطنه و آقاخان بر سر چه بود هم بماند. نکته‌ای که در ترور ناصرالدین‌شاه جالب است اینکه، مدتی قبل، میرزا رضای کرمانی به توطئه نایب‌السلطنه در زندان به سر می‌برد. زن و فرزند او به امام‌جمعه وقت متوسل می‌شوند و او نیز عریضه‌ای به شاه می‌نویسد. شاه نه‌تنها میرزا رضای کرمانی را آزاد می‌کند بلکه برای دلجویی سفارش می‌کند تا ۵۰ تومان هم به او بدهند؛ اما ملازمان از ۵۰ تومان تنها ۲۵ تومان را به او می‌دهند. میرزا رضا با همان ۲۵ تومان به استانبول می‌رود و در آنجا با سید جمال‌الدین اسدآبادی روزگاری سپری می‌کند. بسیاری معتقدند که دستور ترور شاه از سوی سید جمال‌الدین صادرشده بود و او بود که میرزا رضا را برای این کار تحریک و ترغیب کرد. ناصرالدین‌شاه به پنج زبان فارسی، عربی، ترکی، فرانسه و انگلیسی تسلط داشت، اولین شاهی بود که خاطرات خود را با جزئیات ثبت کرده است، اولین شاه ایرانی که از اروپای مدرن دیدن کرد و بعد از سفرش نطفه ایران مدرن منعقد شد. او دومین شاه ایرانی است که در سجاده به قتل می‌رسد. پیش از او شاه سلطان حسین صفوی این سرنوشت را داشته است.