دلم میخواست خودم را به دیدن یک فیلم کلاسیک دعوت کنم. گاهی وقتها برای خودم کادو میخرم. به دیدن فیلم دعوت میکنم. کتاب میخرم. اما دیروز که با خودم قرار گذاشتم یک فیلم کلاسیک را ببینم. با گزینههای مختلفی روبرو بودم. در نهایت کازابلانکا را دیدم. لعنتی چرا این فیلم کهنه نمیشود. از آن عامهپسندهای دوست داشتنی است که بعد از حدود ۷۶ سال هنوز هم میشود نشست و تماشایش کرد و درگیرش شد. به خصوص کلوزآپهای اینگرید برگمن که نگاهی توام با عشق، تردید و ترس را یکجا القا میکند و آن سکانس درخشانی که اینگرید برگمن از سم میخواهد آهنگ قدیمی را دوباره برایش بنوازد. به قول یکی از دوستان، وقتی بار اول کازابلانکا را ببینید برایتان جذاب است وقتی برای بار دوم ببینید برایتان محشر است.
نقب زدن به کلاسیکها امری طبیعی است. یکی از فبلمهایی که خواسته به کازابلانکا نقب بزند فیلم متفقین(Allied-2016) است که ماجرایش در کازابلانکا و در زمان جنگ جهانی دوم رخ میدهد. یعنی همان حدود فیلم کازابلانکا… سکانسهای ابتدایی فیلم تداعی کافه پر رمز و راز ریک است، هرچند متفقین در نقب زدن به پدرخوانده خودش بسیار ناشیانه و ضعیف عمل میکند و قصه بسیار جذاب و عالیاش در روند فیلم به یک درام بدساخت و عجولانه مبدل میشود.
اگر فیلم متفقین را ندیدهاید از اینجا به بعد احتمال اسپویل فیلم برایتان وجود دارد.
مکس واتان( بردپیت) جاسوس کانادایی برای ترور یک سفیر آلمانی به کازابلانکا میرود. در این پروسه او با با مبارز مقاومت فرانسوی به نام «ماریان بوسهژو (ماریون کوتیار)» دیدار میکند. این دو تحت پوشش ظاهریِ یک زوج متاهل که از آزادی خود در شهری مراکشی لذت میبرند و توطئهی ترور سفیر آلمانی را در سر میپرورانند. عملیات با موفقیت انجام میگیرد و همانطور که پیشبینی میشود. مکس و ماریان به هم علاقمند میشوند. آنها پس از بازگشت از مأموریت به لندن با هم به صورت واقعی ازدواج میکنند و در ظاهر زندگی خوبی دارند تا اینکه خبر میرسد جاسوسی از لندن خبرها را به برلین مخابره میکند. مکس واتان مأمور میشود تا این جاسوس را شناسایی کند و آن جاسوس کسی نیست جز ماریان همسرش… ماریان در واقع آن مبارز فرانسوی( ماریان پوسهژو) نیست بلکه یک خانم آلمانی است که در بستر توطئه در قالب ماریان پوسهژو خودش را به مکس واتان نزدیک کرده است. هرچند ماریان براساس تهدید تن به جاسوسی داده است و مکس سعی میکند او را نجات دهد اما هیچ سودی ندارد و در نهایت ماریان دست به خودکشی میزند.
متفقین دارای قصه دراماتیک و جذابی است اما در ساخت فیلم به سه قسمت تقسیم میشود تا درهم بشکند. قسمت اول آشنایی مکس و ماریان در کازابلانکا و مأموریت آنهاست که بسیار عجولانه و سرهم ساخته شده است به خصوص استفاده از جلوههای ویژه که به چشم تصنعی میآید.سکانس نظاره غروب در لوکیشن استودیویی و بعد معاشقه در ماشین حین طوفان به شدت فیلم را پایین میکشد. قسمت دوم زندگی معمولی و روایت عادی آنها در لندن است که دارای جزئیات هرز و بیهوده است و در نهایت پایانبندی ماجرا که سکانسهای هالیوودی یا حتی بشود گفت بالیوودی است. مثلاً در قسمتی از فیلم مکس تاوان تنهایی در شب با هواپیما از لندن به فرانسه میرود تا بفهمد ماریان واقعی چه شمایلی داشته است!
البته فیلم متفقین نه از نقب به فیلم کازابلانکا بر سر زبانها افتاد و نه به خاطر ماجرای دراماتیکش، بلکه شایعه روابط برد پیت و ماریون کوتیار پس از این فیلم و تأثیرش بر طلاق برد پیت و آنجلینا جولی بود که باعث شد این فیلم مورد توجه قرار گیرد هرچند بعدها آن شایعهها نیز تکذیب شد.
لینک پیشنهادی
چرا پس از هفتاد و پنج سال، کازابلانکا بهترین فیلم درباره پناهجویان است؟
* کازابلانکا یک فیلم رومانتیک آمریکایی و محصول سال ۱۹۴۲ میلادی است. کارگردان این فیلم مایکل کورتیز و بازیگران آن همفری بوگارت، اینگرید برگمن و پل هنراید هستند. داستان این فیلم عاشقانه در شهر کازابلانکا در کشور مراکش اتفاق میافتد.
دیدگاهتان را بنویسید