گفتوگوی بامداد جنوب با «لاله زارع» درباره «انجمن نویسندگان عامهپسند»:
«عامهپسند» با «عوامپسند» تفاوت دارد
داود علیزاده
گروهی از نویسندگانی هستند که از اول تکلیفشان با خودشان و مخاطب مشخص است. کتابی مینویسند که خودشان میدانند چه نوشتهاند، ناشر میداند چه چیزی را چاپ میکند و در نهایت هم خواننده میداند چه چیزی را میخرد.
این دسته نویسندگان حداقل روراست مینویسند و از قبل میدانی حسابت با آنها چند چند است. قرار نیست با فرمهای غریب خواننده را به بازی بگیرند. با سلیقه و ذائقه ادبیات جفتوجور نباشد سراغشان نمیروی، اگر هم باشد میروی میخری و لذتش را هم میبری. این همان گروه کتابهایی است که در ایران میگویند: «عامهپسند.»
قصه رکن اصلی این دسته از کتابهاست و خواننده با سوال «چه میشود؟» صفحه به صفحه کتاب را میخواند. چرایی ماجراها در اولویت بعدی قرار دارد. مهم پایان هر ماجراست.
پیش از این «تکین حمزهلو» رماننویس و مدیر انتشارات برکه خورشید در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره ادبیات عامهپسند گفته بود: واقعیت این است که جهان بر مدار روایتها میچرخد و ادبیات عامهپسند هم قصهگوترین شکل ادبیات است که سطح وسیعی از علاقهمندان را با خودش همراه میکند.
متاسفانه برخی از دوستان نویسنده و یا منتقد «عامهپسند» را با «عوامپسند» اشتباه میگیرند. عامه اینجا یعنی شمار زیادی از خوانندگان بدون در نظر گرفتن طبقه اجتماعی و اقتصادیشان و با عوام که اصطلاحاً به توده سطحینگر اشاره میکند کاملا متفاوت است.
وی در ادامه با اشاره به نقلقولی از فروید تاکید کرده است: شاید وقتش باشد که بین این دو مفهوم تمایز قائل شویم. به قول فروید داستانها به آدمها میگویند رنج تو نامی دارد و نویسنده عامهپسند شایستهترین فرد برای نام دادن به رنجهای آدمی است. یک داستان عامهپسند بیشتر نویسنده عامهپسند شایستهترین فرد برای نام دادن به رنجهای آدمی است.
یک داستان عامهپسند بیشتر سعی میکند با داستانهایش دغدغههای انسانی را به زبانی همدلی برانگیز روایت کند. این مدل داستان نافی اندیشهورزی نیست اما قصه گفتن را بر فرم ارجح میداند. سعی میکند با داستانهایش دغدغههای انسانی را به زبانی همدلی برانگیز روایت کند. این مدل داستان نافی اندیشهورزی نیست اما قصه گفتن را بر فرم ارجح میداند.
حسن میرعابدینی مولف «صدسال داستاننویسی ایران» معتقداست: در طول تاریخ داستاننویسی ایران همواره کتابهای عامهپسند (شاخهای از ادبیات که خصلت سرگرمکنندگی و کشش داستانیاش برجسته از دیگر عناصر داستاننویسی است) از نظر تعداد، برتری چشمگیری نسبت به آثار متعالی داشتهاند. داستاننویسان عامهپسند از درگیری بر سر پول، مقام و زن مینویسند و به مفاهیمی توجه میکنند که مایههای زندگی معمول را تشکیل میدهند.
از طرفی رمان عامهپسند، احساسها و مشغلههای ذهنی دورانی را آشکارتر از نمونههای برتر رمان بازتاب میدهد. به قول گلدمن در این آثار میتوان پیوند میانساختهای ذهنی پارهای از گروههای اجتماعی و ساختهای اثر هنری را کشف کرد.
وی معتقد است که رمان پرفروش را نباید به این دلیل که بسیاری از مردم دوستش میدارند کنار گذاشت؛ همین محدودیت خود نشان میدهد که بیشتر مردم چه چیزی را نمایش انسانی در جامعه میدانند و بنابراین نشانهای است از اینکه آن مردم جامعه را چگونه میبینند.
ادبیات عامهپسند حتی بیش از آنکه بنمایاند این خوانندگان چه چیزی را حقیقت میپندارند نشان میدهد آنان آرزو دارند که چگونه چیزی حقیقت میداشت.
البته همیشه همه در این دستهبندیها جا نمیگیرند و استثناها جای خودشان را دارند. ادبیات عامهپسند در ایران این روزها انجمنی دارد که نویسندگان این دسته میتوانند در آن ثبت نام کنند. این انجمن کتابها را بهصورت حرفهای معرفی میکند و البته جایزهای هم برای انتخاب رمانی در این دسته ترتیب دادهاند به نام «لیلی»
جایزه ادبی «لیلی» نخستین جایزه در عرصه رمان ژانر عاشقانه فارسی است و برگزاری آن اولین فعالیت انجمن نوپای نویسندگان عامهپسند در عرصه عمومی محسوب میشود که در سال ۱۳۹۷ تأسیسشده است. جایزه لیلی در اولین دور رقابت خود نزدیک به دویست رمانی منتشرشده در سال ۹۷ را داوری کرد.
برای آشنایی با ادبیات عامهپسند، انجمن نویسندگان عامهپسند و… بامداد جنوب با «لاله زارع» از مدیران این انجمن، سردبیر مجله سرنخ همشهری و نویسنده رمانهای جنایی جمجمه جوان و بیتابوت، نشر هیلا (ققنوس) گفتوگویی داشته است که در ادامه خواندن آن خالی از لطف نیست.
در شروع بفرمایید ادبیات عامهپسند به چه دستهای از آثار گفته میشود؟
ادبیات عامهپسند به آن بخش از ادبیات گفته میشود که با قشر بزرگی از جامعه فرهنگی ارتباط برقرار میکند و در واقع ماجرا و قصهای که در آن گفته میشود برای جمعیت بزرگی از کتابخوانها قابلفهم و لذت بردن است.
آیا در کشورهای دیگر هم این برچسب یا دستهبندی برای آثار وجود دارد؟ مثلاً در اروپا قفسه ادبیات عامهپسند دارند؟
بله منتها این اصطلاح عامهپسند بیشتر در ایران کاربرد دارد. در خارج از ایران دستهبندی به دو گروه ادبیات ژانری و ادبیات خالص (یعنی ادبیاتی که تکنیکها و فرمهای ادبی و زبان در آن مهمتر از قصه است) تقسیم میشود.
از ایده شکلگیری «انجمن نویسندگان عامهپسند» و همچنین مهمترین اهدافی که دنبال میکند، بفرمایید؟
در تمام دنیا جوایزی برای انواع ادبیات تعریفشده است و انجمنهایی برای گونههای مختلف ادبی فعالیت میکنند. مثلاً جایزه آلنپو برای ادبیات پلیسی، جایزه ژولورن برای ادبیات علمی تخیلی، جایزه قلب طلایی برای ادبیات عاشقانه. این جوایز در واقع تلاش دارند تا بهترین آثاری را که طی یک سال در آنگونه ادبی خاص به رشته تحریر درآمدهاند به مخاطب معرفی کنند و بهنوعی راهنمایی باشند برای مخاطبان تا بهترین کارها را ببینند و بخوانند. از طرفی یک معیار و استاندارد شکل میگیرد برای نویسندگان تا بدانند آثاری که مینویسند در چه سطح کیفی قرار دارد و بهاینترتیب با الگو قرار دادن برندگان سطح کیفی نوشتههایشان را بالا میبرند.
متاسفانه در ایران و در سطح ادبیات جوایز متنوعی برای انواع ژانرهای ادبی وجود ندارد. انجمنها هم فعالیتهایشان خط سیر مشخص و مدونی دنبال نمیکند و معلوم نیست آثاری که منتشر میشوند به درد چه گروه سنی و یا چه سطح از مخاطبان میخورد و نه جوایز و نه انجمنها هم کمکی به مخاطب نمیکند تا بتوانند آثار موردعلاقه خودشان را پیدا کنند. انجمن نویسندگان عامهپسند با توجه به حجم بالای انتشار رمان عاشقانه در ایران شکل گرفت تا بتواند یکسر و شکل مدون به این فضا بدهد و همچنین تأسیس جایزه لیلی هم در همین راستا بود.
«انجمن نویسندگان عامهپسند» تاکنون چه اقداماتی داشته است؟
ما امسال پایگاه اینترنتی راهاندازی کردیم و اطلاعات مربوط به نویسندگان عضو را در آن وارد کردیم. همچنین در شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام و تلگرام هم کانال و صفحهای راهاندازی شد برای معرفی نویسندگان و آثار آنها. برای معرفی آثار تیمی حرفهای تربیت شد تا بتوانند بر روی آثار منتشره مرورهای حرفهای بنویسند. همچنین اولین دوره جایزه لیلی را برگزار کردیم و در سه بخش نوقلم، حرفهای نگاه مخاطبان جوایزی به بهترین آثار داده شد.
از جایزه ادبی «لیلی» برای مخاطبان بگویید؟ و رویکردی که این جایزه داشته است؟
جایزه «لیلی» در اولین دور رقابت خود نزدیک به دویست رمانی را که در سال ۹۷ منتشرشده بودند و به دبیرخانه ارسالشده بود را مورد داوری اولیه قرار داد. سپس ده اثر نهایی برای داوران مرحله دوم جایزه ارسال شد و آنها با معیارهای متناسب با محتوای آثار منتشره آثار را داوری کردند. از مهمترین معیارها این بود که رمان به شکل صریح در ژانر عاشقانه (خانوادگی یا جوانان) نوشتهشده باشد. تعلیق مناسب، شخصیتپردازی خوب و پایانبندی درست از دیگر معیارها برای داوری آثار بود.
عضویت در «انجمن نویسندگان عامهپسند» به چه صورت و این انجمن از سوی مراکز دولتی هم حمایتی شده است؟
کسانی که مایل باشند در انجمن عضو شوند میتوانند با رجوع به صفحه انجمن در اینستاگرام به آدرس @amepasandbook شرایط عضویت را ببینند و این انجمن یک انجمن خصوصی غیرانتفاعی است که با دریافت حق عضویت از اعضا اداره میشود و به هیچ سازمان یا نهاد دولتی وابسته نیست.
سخن پایانی؟
ممنون از حسن توجه شما به انجمن نویسندگان عامهپسند.
دیدگاهتان را بنویسید