گفت‌وگو با «دکتر مسعود صیادی» درباره افسردگی

«درد اجباری‌ست؛ اما رنج کشیدن اختیاری‌ست» هاروکی موراکامی در کتاب «وقتی از دو حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم» به نقل از دوندگان مانترایی این جمله را آورده است. به این معنا که دردها به‌صورت جبرگونه به سراغ انسان می‌آید و او را عذاب می‌دهد؛ اما اینکه انسان در موقعیت عذاب و رنج همچنان بماند، اختیاری است. فرد خودش انتخاب می‌کند که در موقعیت رنج‌آور بماند یا نماند.
افسردگی یک بیماری است که کنار آمدن با آن به‌دشواری کنار آمدن با بیماری‌های جسمی دیگر است؛ اما بسیاری از کسانی که از این بیماری رنج می‌برند، تصمیم می‌گیرند سکوت کنند و از درمان اجتناب می‌کنند. نکته قابل‌توجه اینکه فقط ۴۱ درصد از این گروه بالغین برای درمان اختلال خلقی خود به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند.
اگر افسردگی درمان نشود معمولا به‌مرور زمان تشدید می‌شود و اثبات‌شده افسردگی بدون رهنمود پزشکی مناسب می‌تواند عذابی در تمام عمر و تجربه‌ای طاقت‌فرسا باشد و اثرات آن می‌تواند از نوسان‌های روحی جزئی تا از دست دادن تمرکز و اشتها متفاوت باشد و درصورتی‌که برای مدت طولانی نادیده گرفته شود حتی ممکن است سبب تمایل به خودکشی شود.
در سال ۱۳۹۶ دکتر سیدحسن هاشمی، وزیر پیشین بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مراسم روز جهانی بهداشت که با موضوع افسردگی در وزارت بهداشت برگزار شده بود، گفته بود: شیوع این بیماری در ۲۶ سال گذشته در کشور حدود دو برابر شده است! افسردگی چهارمین بیماری شایع جهان است و پیش‌بینی می‌شود که تا سال ۲۰۳۰ رتبه‌ دوم را از آن خود کند. آمار افسردگی و اختلالات خلقی در جهان نشان می‌دهد که این بیماری با سرعت رو به گسترش است. تخمین زده می‌شود که در حال حاضر ۳۵۰ میلیون نفر در دنیا مبتلابه افسردگی هستند.
این مساله می‌تواند دلایل گوناگونی داشته باشد. ذهنیت منفی نسبت به روان‌پزشک و ترس از برچسب بیمار روانی، هزینه‌های بالای ویزیت پزشکان و داروها باعث شده است که مردم کمتر به روان‌پزشکان مراجعه کنند این در حالی است که بیمه نیز تعهدی برای پوشش خدمات روانشناسی ندارد.
با همه این احوال هزینه درمان نکردن افسردگی می‌تواند به‌مراتب بیشتر از درمان آن باشد. هزینه‌هایی از قبیل از دست دادن دوستان، به‌هم خوردن روابط خانوادگی و ازدواج، آسیب دیدن روابط شغلی، طرد شدن از اجتماع و انزوا…
به گزارش us.news، ‌ایران در لیست ۱۰ کشور اول افسرده‌ جهان است و همچنین در نظرسنجی موسسه تحقیقاتی گالوپ امریکا در سال ۲۰۱۸ آمده است: به‌طور تفکیکی، ایران در احساس عصبانیت رتبه سوم، در احساس غم رتبه پنجم، در احساس استرس رتبه پنجم و در احساس نگرانی رتبه چهارم را در میان ۱۴۰ کشور جهان داشته است.
رئیس انجمن علمی روان‌پزشکان ایران در حاشیه برگزاری سی‌وشش مین همایش سالانه انجمن علمی روان‌پزشکان ایران در گفت‌وگو با برنا با اشاره به شیوع ۵/۱۲ درصدی افسردگی در جامعه تصریح کرده است: دو سوم این افراد افکار خودکشی دارند و ۱۵ درصد آنها اقدام به خودکشی می‌کنند؛ بنابراین پیشگیری و درمان این بیماری بسیار حائز اهمیت است. این بیماری در هر دو جنس زن و مرد با شیوع بالا وجود دارد و اگر شناسایی و درمان به‌موقع انجام گیرد قابل‌کنترل است و افراد باید در زمان ابتلا حتما از کمک‌های تخصصی بهره‌مند شود.
دکتر مریم رسولیان با اشاره به اینکه کمپینی برای مقابله و پیشگیری با افسردگی در زمینه افزایش بهبود سلامتی جامعه در حال تشکیل است، خاطرنشان کرده بود: البته باید توجه داشت که موضوع غمگین شدن با بیماری افسردگی متفاوت بوده چراکه غمگین شدن و یا تجربه حس غم مسئله‌ای فراگیر است و همه‌ی افراد در برابر مشکلات، خلق افسرده را تجربه می‌کنند و اگر چنین نباشد غیرطبیعی است. افسردگی متفاوت از غمگین شدن است چراکه افسردگی مجموعه‌ای از علائم شامل غمگینی، کاهش انرژی و کاهش خواب، کاهش اشتها کم شدن تمرکز و افت عملکرد است و این علائم بر زندگی و عملکرد فرد تأثیر منفی گذاشته و توصیه می‌شود مردم به این علائم حساس بوده و در این موارد حتماً از پزشکان و روان‌پزشکان کمک بگیرند.
با این‌ همه معمولا وقتی صحبت از بیماری‌های مهلک و خطرناک می‌شود ذهن همگان به سمت سرطان، ایدز یا مواردی مثل این دست می‌رود و کمتر کسی از افسردگی نام می‌برد؛ غافل از اینکه این اختلال روحی به حدی جدی و خطرناک است که از آن به‌عنوان بیماری قرن نام‌برده می‌شود.
برای آگاهی‌بخشی درباره افسردگی و جوانب آن، بامداد جنوب به سراغ دکتر مسعود صیادی (متخصص روانشناسی بالینی و روان‌درمانگر) رفته‌ است. در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانیم.
آقای دکتر در شروع گفت‌وگو بفرمایید. به‌صورت تخصصی چه کسی افسرده محسوب می‌شود؟
یکی از شایع‌ترین بیماری‌های روانی افسردگی است. افسردگی بیماری جسمی ورودی بسیار شایع عصر ماست؛ و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. افسردگی ازجمله اختلالات خلقی است که سلامت روان را دچار آسیب می‌کند. بیماری که دچار افسردگی اساسی می‌شود، علاوه بر خلق افسرده یا کاهش شدید علاقه به امور لذت‌بخش، حداقل چهار علامت دیگر از قبیل تغییرات اشتها و وزن، تغییرات خواب و فعالیت، فقدان انرژی، احساس گناه، مشکل در تفکر و تصمیم‌گیری و افکار عودکننده مرگ یا خودکشی را نیز از خود نشان می‌دهد.
علائم‌ شایع افسردگی عبارتند از: از دست‌ دادن‌ علاقه، بی‌حوصلگی‌ و دل‌زدگی‌، ناتوانی‌ از لذت‌ بردن‌، احساس‌ ناامیدی‌، بی‌حالی‌ و خستگی‌، بی‌خوابی، خواب‌ زیاد یا ناراحت‌، گوشه‌گیری‌ اجتماعی، احساس‌ بی‌ارزش‌ بودن‌ و موردنیاز نبودن‌، بی‌اشتهایی‌ یا پرخوری‌، یبوست‌، از دست‌ دادن‌ میل‌ جنسی‌، مشکل‌ داشتن‌ در تصمیم‌گیری‌، مشکل‌ داشتن‌ در تمرکز، یک‌باره‌ به‌ گریه‌ افتادن‌ بدون‌ توضیح‌ مشخص‌ احساس‌ گناه‌ شدید به‌ خاطر وقایع‌ بی‌اهمیت‌ یا خیالی‌، تحریک‌پذیری، بی‌قراری‌، افکار خودکشی‌، دردهای‌ مختلف‌، مثل‌ سردرد، درد قفسه‌ سینه‌ بدون‌ شواهدی‌ از بیماری‌ جسمی‌.
دلایل اصلی بروز افسردگی پیست؟
علت افسردگی برای افراد مختلف باهم متفاوت است؛ اما یکی از دلایل اصلی بروز افسردگی، کاهش میزان ارتباطات اجتماعی و به‌تبع آن کاهش گفت‌وگو با دیگران است؛ این روند باعث افزایش احساس تنهایی، انزوا و بی حامی و پشتیبان بودن می‌شود و درنتیجه افسردگی روزبه‌روز افزایش می‌یابد. گفت‌وگو نقش مهمی در بروز یا پیشگیری و حتی درمان افسردگی دارد؛ از یک ‌طرف، گفت‌وگوی موثر و صمیمی عامل مهمی در پیشگیری و درمان افسردگی است و از طرف دیگر کاهش ارتباطات اجتماعی و گفت‌وگوی موثر بین افراد خانواده و جامعه یک عامل بسیار مهم در ایجاد افسردگی به شمار می‌رود.
آیا فصل سال، سن و … در این امر تاثیر دارد؟
افسردگی یک بیماری اختصاصی نیست؛ بلکه در تماما سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می‌شود. یکی از انواع افسردگی‌ها افسردگی‌های فصلی است. واکنش بیوشیمیایی بدن در برابر تغییرات آب و هوایی موجب ایجاد تغییرات خلقی دامن می‌شود. معمولا چنین افرادی در ماه‌های سرد و یا مناطقی که کمتر نور و خورشید را در برخی فصول تجربه می‌نمایند افسردگی می‌گیرند؛ بنابراین در پاییز و زمستان که طول روز کوتاه و طول شب بلند می‌شود، در فرد ایجاد علائم افسردگی می‌کند.
پویشی در فضای مجازی منتشرشده با این مضمون که سلبریتی‌ها درباره دوران افسردگی خودشان صبحت می‌کنند. به‌عنوان یک متخصص نظرتان را در این‌باره بفرمایید به‌خصوص اقدام به اعلام افسردگی و صحبت کردن درباره آن در جمع؟
اصولا افسردگی می‌‌‌‌‌تواند هرکسی را تحت تاثیر قرار دهد؛ بنابراین کمپین‌هایی این‌چنین برای هرکسی در هر سن، جنس و موقعیت اجتماعی مفید است. جامعه‌ ما اکثریت افراد به‌دلیل ترس از برچسب بیمار روانی به دنبال درمان نمی‌آیند و گاهی مشاهده می‌شود که بعد از دو سال تحمل فشار روانی و صحبت نکردن در خصوص مشکلات خود، زمانی که کاملا این بیماری بر آنها غالب شده و دیگر هیچ امیدی به ادامه زندگی نیست به سراغ روانشناس می‌آیند. صحبت کردن در مورد افسردگی چه با یکی از اعضای خانواده، دوستان یا کارکنان درمانی، در گروه‌‌‌‌‌های بزرگ‌تر (برای مثال در مدارس، محل کار و محیط اجتماعی)، یا در مکان‌های عمومی، در اخبار و رسانه‌ها و وبلاگ‌ها یا رسانه‌های اجتماعی به شکستن انگ بیماری کمک می‌کند و درنهایت منجر به این می‌شود که افراد بیشتری متقاضی کمک باشند. «بیایید باهم حرف بزنیم»، شعاری است که سازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۷ برای روز جهانی سلامت با موضوع افسردگی برگزید تا به این طریق توجه همگان را بیش‌ازپیش به افسردگی به‌عنوان بیماری قرن حاضر جلب کند.
افرادی که با افسردگی مواجه می‌شوند چه زمانی باید به پزشک مراجعه کنند؟
در کشورهای پیشرفته مراجعه به روانشناس و روان‌پزشک امری ضروری و بدیهی است و همه افراد به آن علاقه داشته و تقریبا هرکسی برای امور مختلف زندگی خود حداقل سالی یک‌بار برای مشاوره به روانشناس مراجعه می‌کند. در کشورهای پیشرفته افراد برای تصمیمات مهم زندگی مانند تصمیم ازدواج یا مهاجرت و یا انتخاب شغل حتما به مشاور مراجعه می‌کنند و این کار یک امر بدیهی تلقی می‌شود. بر این اساس، نمی‌توان گفت زمان دقیق مراجعه به روانشناس و یا روان‌پزشک درباره مشکلات و مسائل روحی و روانی دقیقا چه زمانی است، زیرا درباره افراد مدرن و امروزی این مراجعه هرزمانی و با هر بهانه‌ای می‌تواند باشد. به‌طورکلی باید گفت مشاوره گرفتن و مراجعه به روان‌پزشک اقدامی مفید و مثبت است که در بدبینانه‌ترین حالت اگر فایده‌ای برای فرد نداشته باشد ضرری هم ندارد و حتی توصیه می‌شود همه افراد هرساله علاوه بر چکاب جسمی، چکاب روانی نیز شوند تا با رجوع به یک روانشناس و یا روان‌پزشک بتوانند از وضعیت روانی خود مطلع شوند.
تاثیر مصرف داروهای ضدافسردگی در درمان تا چه حد موفقیت‌آمیز است؟
علت افسردگی برای افراد مختلف با هم متفاوت است، پس روش درمان نیز برایشان متفاوت خواهد بود. درمان و روشی کلی برای بهبود افسردگی وجود ندارد. بنا بر تفاوت‌هایی که هر فرد با دیگری دارد، روش درمان مناسب نیز متفاوت است. متعهد بودن به مراحل درمان بسیار اهمیت دارد. بسیاری مواقع افراد در شناسایی علل افسردگی خود دچار سردرگمی و آشفتگی می‌شوند؛ بنابراین افسردگی مساله‌ای نیست که به‌تنهایی قابل‌حل باشد و درمان آن نیاز به مراجعه به مشاور و روانشناس دارد. مشاور در زمینه شناسایی علل و انتخاب روش درمانی مناسب همراه شما خواهد بود.
البته برای درمان افسردگی علاوه بر مشاوره، به دارودرمانی هم نیاز است و این دو تکمیل‌کننده هم هستند به‌ویژه برای درمان افسردگی حاد، مرحله‌ نخست درمان دارویی است. برای افرادی که درجات کمتری از افسردگی را دارند مشاوره شناختی و رفتاری نتیجه‌بخش است.
کسانی که فرد افسرده در خانواده و یا محیط کاری دارند به چه نکاتی باید توجه کنند؟
شاید در مواقع عادی زمانی که یکی از اعضای خانواده و یا دوستانتان با مشکلی دست‌وپنجه نرم می‌کند، بهتر باشد که به او راهکارهایی را نشان دهید؛ اما زمانی که آن فرد به افسردگی مبتلا باشد بهتر است که فقط به او گوش دهید. در مواجهه با فرد افسرده در خانه یا محیط کار این پیام را به آن فرد برسانید «ممکن است که من ندانم تو واقعا چه حسی را تجربه می‌کنی اما می‌خواهم که در مورد آن حس بیشتر بدانم.» نکته بعد اینکه باید بدانیم که برای افراد مبتلا به افسردگی حتی انجام کارهای آسان روزمره هم دشوار و گاه‌نشدنی است؛ بنابراین برای دوستتان که به افسردگی مبتلا است، در مواقعی حتی دوش گرفتن، لباس پوشیدن و آماده شدن، انجام کارهای خانه و رفتن به رختخواب هم می‌توانند کارهای مفیدی تلقی شوند و می‌توانید به او بگویید که من می‌دانم که انجام همگی این کارها چقدر دشوار است؛ اما تو همه آنها به‌خوبی انجام دادی و مهم‌تر اینکه از فرد افسرده بخواهید که از یک متخصص کمک بگیرد برای اینکه آن فرد را مجاب کنید تا به یک متخصص مراجعه کند به او بگویید که سلامتی تو برای من اهمیت فراوانی دارد و بسیار خوشحال می‌شوم اگر بتوانم متخصص خوب و خبره‌ای را برای بهبود تو پیدا کنم. آیا می‌خواهی که برایت از یک متخصص باتجربه وقت ملاقات بگیرم؟
برای اصلاح سبک زندگی افراد افسرده توصیه‌ای دارید؟
از دیدگاه روانشناسی، شیوه و سبک زندگی افراد مهم و تعیین‌کننده وضعیت سلامت روانی و اجتماعی آن‌هاست. سبک زندگی به روش زندگی فرد و به توانایی‌های وی اشاره دارد. افسردگی در بسیاری موارد،‌ نتیجه عادت‌ها و سبک زندگی افراد است؛ بنابراین شاید بهتر باشد قبل از مراجعه به پزشک یا روانکاو، ابتدا کمی در مورد رفتارها و سبک زندگی خودتان مطالعه کنیم خواب، ورزش و غذای سالم، داشتن نظم در زندگی روزانه، رسیدگی به‌ظاهر جسمانی، تفریح و مسافرت، حضور در فعالیت‌های گروهی و ان جی اوها، ارتباط معنوی با خدا و کمک به دیگران و … مسائلی است که می‌تواند در تغییر سبک زندگی و درمان افسردگی کمک‌کننده باشد.

انتشار بامداد جنوب:۹۸/۸/۱۶


دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *