body
|

در شگفتی تن

در آثار باستانی شرق کمتر می‌توان نشانی از تن برهنه دید. همیشه تن شرقی در حجابی محصور بوده است. در مقابل تن غربی که عریانی‌اش عیان است. تن پدیده شگفت‌انگیزی است. منظورم زیست‌شناسی بدن نیست. منظورم تن هر فرد است که از تن هرکسی دیگری مجزاست. به نظرم شرقی‌ها وقتی در شگفت‌انگیزی تن درمانده شدند؛ حجاب را ابداع کردند. آن‌ها می‌خواستند با حجاب از شرمندگی درک تن رهایی یابند. منظورم از شگفت‌انگیزی جلوه زیبای آن نیست؛ بلکه اعجابی است که در کراهت و جذابیت القا می‌کند. تن یک فرد در زمانی می‌تواند جلوه تمام نمای زیبایی باشد و در سن و سال دیگرش کراهتی منزجرکننده… تن یک فرد می‌تواند مغناطیس جذب دیگری باشد و تن دیگری نه… تن انسان‌ها همه به هم شبیه است و هیچ‌کس به دیگری شباهت ندارد. به‌خصوص وقت تمنا و خواستن. صورت یکی را با صورت دیگری عوض کنید آیا هم‌چنان می‌توان تن‌اش را خواست و شگفت‌انگیزترین قسمت تن، صورت است. چطور سیمای صورتی می‌تواند تن دیگری را به مسلخ خواستن بکشاند؟ چگونه افسون صورتی می‌تواند کسی را طالب هواخواهی‌اش کند و کمی تغییر در همان سیما، دل‌زدگی را در پی داشته باشد.