دسته: آدمها
-
برای همیشه استاد
دکتر محمود صفریان یکی از شریفترین انسانهایی بود که در همه عمرم شناختم. نویسندهای که تمام تلاشش را کرد تا بنویسد. خوانده شود که نوشت و نوشت؛ اما آن طور که سزاوارش بود ، آن حد که شایستگیاش را داشت خوانده نشد، دیده نشد، به چشم نیامد؛ چراکه در عصر بردگان تبلیغ زندگی میکنیم. چراکه…
-
شفیعی کدکنی!
از سال ۱۳۴۸ تا امروز چیزی حدود پنج دهه، شفیعی کدکنی در دانشگاه تهران صاحب کرسی بوده است و گویا دیروز به خاطر نداشتن کارت به دانشگاه نتوانسته وارد شود*شایعه یا واقعیت؟ تکذیب خبر توسط میلاد عظیمی هم نتوانست از واکنشها کم کند و هنوز بسیاری معتقدند که چنین حادثهای واقعا رخ داده است. از…
-
ایکئو هایاشی، از نبوغ تا جنون
ایکئو هایاشی سال ۱۹۴۷ در توکیو متولد شد. او بعد از دوران مدرسه به دانشگاه کیو رفت. یکی از دو دانشگاه برتر خصوصی در توکیو، در رشته پزشکی تحصیل کرد و به عنوان متخصص قلب و عروق در بیمارستان کیو مشغول به کار شد و تا ریاست بخش عروق بیمارستان آسایشگاه ملی هم پیشرفت. او…
-
سیامک سنجری
خیلی وقت است که دیگر درباره عدالت نظری ندارم. مدتهاست پذیرفته ام که عدالت اسطوره است. یعنی یک آرمان و آرزو برای خواست جمعی بشر. که مثل بسیاری از اسطورهها دور از دسترس و گاهی نایافتی است. درست است که اسطورههای زیادی به واقعیت پیوسته است اما برای این یکی(عدالت) واقعیتی متصور نیستم. امشب داشتم…
-
این آدمها،شماره ۲ محمد تقی شهرام
محمدتقی شهرام یکی از عجیبترین شخصیتهای تاریخ معاصر ایران است. زمانی تیتر روزنامهها بود و تئوریهایش موضوع بحث محافل و حالا فراموششدهای در کنج زاویه مجهول تاریخ… از چهرههای شاخص سازمان مجاهدین خلق ایران و یکی از رهبران شاخه مارکسیسم-لنینیسم سازمان پس از انشعاب در سال ۱۳۵۴ بود. البته این شاخه کمی پیش از پیروزی انقلاب به سازمان پیکار در…
-
این آدمها، شماره۱: فیروز!
اگر ذهن آدمی را حلاجی کنند در آن شخصیتهای بسیاری پدیدار میشود. شخصیت آدمهایی که در گذشته با آنها روبرو شدهایم. افرادی که اکنون با آنها در ارتباط هستیم و کسانی که در دوست داریم در آینده با آنها ملاقات کنیم. آدمهای زنده و مرده و گاه خیالی… در این دسته من قصد دارم؛ روایت…
-
واقعاً مؤذنی مرده است!
همان اول کار بگویم که قرار نیست در این پست خبر فوت کسی را بدهم. احتمالاً در ذهن شما یک سؤال شکلگرفته است. اینکه مؤذنی که بود و اینکه او مرده است چه ارتباطی به این مطلب دارد. سال دوم راهنمایی، منزل ما جابهجا شد. به طبع آن مدرسهام نیز تغییر کرد. در مدرسه جدید…